نقش های شکسپیری داشت.
جیمز شریدن نولز نقش جولیا را برای فانی در نمایش خود نوشت و در سفری که همراه گروه تئاتر به ایالات متحده داشت با پیوس باتلر که مزرعه دار بود ملاقات و سپس ازدواج کرد.
ازدواج آنها بی ثبات بود و فانی پس از طلاق دوباره به صحنه تئاتر بازگشت و به دکلمه آثار شکسپسر پرداخت.
آتقدر عاشق تو بوده ام که زندگی ام را فدایت کنم البته زمانی که زندگی ام ارزش فدا کردن داشت. تو را مرکز امیدم برای به دست آوردن تمام شادی های زمینی قرار داده و هرگز هیچ کس را مانند تو دوست نداشته ام. بنابراین تو هرگز برای من مثل دیگران نیستی و کاملا غیر ممکن است که من نسبت یه تو بی تفاوت باشم.
وقتی که با تمام وجود تو را تنها هدف زندگی ام دانستم و تمام افکار، امید و عشق و محبتم از آن تو شد؛ دیگر هرگز نمی توانم فراموش کنم تو زمانی عاشق، همسر و پدر فرزندان من بودی.
نمی توانم به تو نگاه کنم و مهر و محبتی در نگاهم نباشد و هنوز صدایت قلبم را به تپش می اندازد و صدای گام هایت خون را در رگ هایم به جوش می آورد.
نظرات شما عزیزان: